یدا لاولیس
آگوستا اِیدا کینگ، کنتس لاولیس (به انگلیسی: Augusta Ada King، Countess of Lovelace) (1815-1852) متولد با نام آگوستا اِیدا بایرون (به انگلیسی: Augusta Ada Byron) ریاضیدان، نویسنده و نخستین برنامهساز رایانه بود. وی بیشتر برای همکاریش با جارلز ببیج در زمینه رایانه همه منظوره به اسم «ماشین تحلیلی» مشهور است. یادداشت های او درباره ی این ماشین شامل اولین آنجه به عنوان اولین الگوریتم شناخته میشوند است که قرار بود توسط یک ماشین استفاده شوند؛ به همین دلیل، او غالبا به عنوان اولین برنامه ساز رایانه شناخته شده است.
لاولیس در 10 دسامبر 1815 میلادی به عنوان تنها فرزند قانونی لرد جورج بایرون و اَن ایزابلا نوئل زاده شد. بقیه فرزندان لرد بایرون خارج از جهارجوب ازدواج و از زنان دیگر متولد شده بودند. بایرون یک ماه پس از تولد اِیدا از نوئل جدا شد و جهار ماه بعد برای همیشه انگلستان را ترک کرد و سرانجام براساس یک بیماری در جنگ استقلال یونان فوت کرد. آن هنگام اِیدا هشت سال داشت. مادر اِیدا از لرد بایرن کینه دار ماند و علاقه اِیدا را برای ریاضیات و منطق را تشویق کرد و سعی کرد مانع پرورش آنجه او دیوانگی پدرش میپنداشت شد ولی علرغم این موضوع اِیدا علاقمند پدرش باقی ماند (و حتی با درخواست وی در کنار پدرش دفن شد)
اِیدا روش خود را «علوم شاعرانه» توصیف میکرد و خودش را به عنوان یک تحلیلگر و دانشمند علوم ماوراء طبیعی معرفی کرده است. علاقه و استعداد او در ریاضیات منجب بخ یک رابطه کاری و دوستانه با چارلز ببیج، یک ریاضیدان بریتانیایی، شد که عمدتا در زمینه طراحی های ببیج برای ماشین تحلیلی صرف شد. بین 1842 و 1843 اِیدا مقاله ی لوییجی منابریا، مهندس ارتشی ایتالیایی، را در مورد این ماشین را ترجمه کرد و به همراه یادداشت ها و افزوده های خود به نام «یادداشت ها» تکمیل کرد.
این یادداشت ها شامل آنجه یک عده به عنوان اولین برنامه رایانه میشناسند بود که یک الگوریتم که برای پردازش توسط یک رایانه طراحی شده بود. یادداشت های اِیدا در تاریخ رایانه ها بسیار مهم است. وی ایده قابلیت استفاده رایانه ها را برای کار هایی غیر محاسبات را هم گسترش داد که ببیج هم در این مورد تاکید زیادی کرده است. طرز فکر اِیدا که به گفته خودش «علوم شاعرانه» بود باعث شد که او از خودش در مورد رایانه تحلیلی سوال هایی بپرسد (همانطور که در یادداشت هایش مشاهده میشود) که قابلیت استفاده مشترک از رایانه ها را به چالش میکشید.
کنراد تسوزه
کنراد تسوزه (به آلمانی: Konrad Zuse) (تولد 22 ژوئن 1910 - درگذشت 18 دسامبر 1995) یک مهندس عمران آلمانی و از پیشگامان علوم رایانه بود. مهمترین موفقیت او ساخت نخستین رایانه عملیاتی کاملاً خودکار قابل برنامه ریزی جهان زد3 در سال 1941 بود.[1]
مخترع اولین کامپیوتر ومعروف به پدر دوران رایانه
در بسیاری از دائرةالمعارف و مراجع کامپیوتری نام Harvard Mark1 به عنوان اولین کامپیوتر دیجیتالی اتوماتیک معرفی شده است. این کامپیوتر را آقای Howard H.Aiken به همراه گروهش در سالهای 1939 تا 1944 در آمریکا ساخت، اما بسیاری از کارشناسان به گواه تاریخ و انجام بررسیهای دقیق میگویند که اولین کامپیوتری که قابل کنترل و برنامه نویسی با زبانهای برنامه نویسی بود را کنراد تسوزه (konrad Zuse) در سال 1941 به نام Z3 تکمیل و ارائه کرد. وی اولین کامپیوتر خود را به نام Z1 در سال 1938 ساخته بود که البته قابلیت برنامه نویسی را نداشت.
تکنولوژی اطلاعات ((Information Technologyبا محوریت دانش و خردگرایی انسان و اندیشههایش به منظور بهرهبرداری از اندیشه و سپردن امور تکراری و غیر خلاق به ماشین و همچنین افزایش کارآیی و آزاد سازی مهارتهای انسانی ، در دهه های اخیر مورد توجه خاصی قرارگرفتهاست. از آنجائیکه تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) به عنوان محور توسعه جوامع و سازمانها مطرح است، بنابراین طراحی ساختار آن نیازمند ژرف اندیشی و تامل، همراه با ارائه مدل مناسب و بررسی مدلهای موجود در سازمانهای داخلی و خارجی است. تکنولوژی اطلاعات(فناوری اطلاعات)که از تلاقی الکترونیک ، پردازش داده ها و ارتباطات-مخابرات حاصل شده است، باعث از میان رفتن فاصله ها و در کنار هم قرار گرفتن کامپیوترها و کاربران و همچنین مکانیزه شدن سیستمهای ارتباطی و افزایش ظرفیتهای انتقال داده ، شده است. این امر تمرکززدایی و ایجاد ابر شاهراه و افزایش سرعت و کیفیت تصمیمگیری و مدیریت کارا را فراهم ساخته است.
بکار گیری تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) در سازمانها تغییرات بنیادین را در کلیه زمینه ها نوید میدهد. همانطوریکه امروزه دنیا را نمی توان بدون صنعت برق در نظر گرفت دنیای امروز را نیز نمی توان بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات تصور کرد.
? تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمانها
در جهان امروز تکنولوژی اطلاعات امکان سودمندی و کارآمدی اطلاعات را ممکن ساخته است. بکارگیری تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات)، تحول گسترده ای را در امور اداری و سیستمهای اطلاعاتی باعث شده است، طوریکه امکان انتقال الکترونیکی داده ها ، مدارک، اسناد و مکاتبات مختلف از طریق کامپیوتر و خطوط ارتباطات مخابراتی فراهمشده است.
مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که بین سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و بازده موسسات و بهرهوری نیروی انسانی ارتباط دو سویه مثبتی وجود دارد. همچنین تکنولوژی اطلاعات توانایی سازمانها را افزایش میدهد و این در نتیجه? افزایش تنوع محصولات و بهبود کیفیت و جلب رضایت مشتری است. و نیز سبب تسهیل روند اداری و افزایش بازده نیروی انسانی و مدیریت میشود. یکی از نتایج عمده تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) تمرکز زدایی در عین تمرکزگرایی است . بدین معنی که میتوان کارها را از راه دور انجام داد بدون آنکه لازم باشد تا در محل حضور فیزیکی و مستمر داشته باشیم که این ویژگی بر کوتاه شدن فواصل زمانی و مکانی به عنوان یک ابر شاهراه تاکید دارد.
امروزه تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) دیگر سیستمهای اطلاعاتی مدیریت از جمله CIS ، MIS ، DSS AI ، EIS ، OA و … را در اختیار گرفته و بدین ترتیب قطب اطلاعاتی مستقر در مرکز را قادر می سازد تا به افزایش کنترل خود بر مناطق و انجام عملیات تمرکزی اقدام نماید. بنابراین امکان افزایش سرعت و کیفیت تصمیمگیری و مدیریت را فراهم مینماید. تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) به عنوان یکی از مهمترین ابزار جهت مشارکت در بازار جهانی است.
از ویژگیهای اساسی عصر حاضر، اطلاعات و تبدیل آن به دانش است . چنین ویژگی تاثیر زیادی روی نهادهای اجتماعی و اقتصادی جوامع خواهد گذاشت . نهادهای اجتماعی باید بر اساس آن تجدید بنا و تغییر ساختار دهند.
گفته می شود که تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) توانایی سازمان را افزایش می دهد با این وجود چنین پیشرفتهایی اغلب سبب بهبود عملکرد مالی سازمانها نمی شود. ساز وکار و برنامههای استراتژیکی خاصی نیاز است تا به این اهداف اساسی در بکار گیری تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) در سازمان دست یافت. دکتر رومار استاد دانشگاه برکلی در نظریه خویش « رشدجدید اقتصادی» عنوان میکند که در عصرحاضر، عامل رشد اقتصادی سرمایه ، نیروی انسانی و مواد خام نیستند بلکه دانش و افکار جدید سبب شکوفایی اقتصادی میشود و سرمایه کشورها تابعی ازعلم و عقاید است.
? محور های بکارگیری فناوری اطلاعات در شرکتها و ادارات
محورهای سه گانه که در بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمانها مورد توجه است شامل : مردم ، زیر ساخت و کاربردها است. آموزش ، افزایش مهارت و فرهنگ سازی محور اساسی اولیه است که به عنوان مردم مطرح است. شبکه، تجهیزات فنی ، مقررات و قوانین محور زیرساخت و بالاخره آموزش الکترونیک ، سیستم بدون کاغذ ، کنفرانس راه دور، دولت الکترونیکی ،تجارت الکترونیک و … از محورهای کاربرد فناوری اطلاعات مطرح هستند.
? پیاده سازی فناوری اطلاعات در سازمانها و ادارات
همانطوریکه بیان گردید تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) به عنوان محور و محرک توسعه جوامع و سازمانها مطرح است. مطالعات در این زمینه نشان می دهد که تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) باید در دو حوزه تحقیق و اجرا در سازمانها مورد بحث قرار گیرد . بخش تحقیق وظیفه شبیه سازی محیطی ، تجربه مجازی و فرضیات با هزینه کم ، همراه با برنامه ریزی ، مدلهای تصمیم گیری و ایجاد خلاقیت در کارکنان را برعهده دارد.
در بحث اجرا ی تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) در سازمان دو دیدگاه اساسی و لازم وملزوم هم که مدیریت سازمان و مدیران فناوری اطلاعات باید بدان توجه نمایند ، وجود دارد: دیدگاه فنی و مهندسی – دیدگاهمدیریتی .
در دیدگاه فنی و مهندسی ، بررسی مسائلی همچون نرم افزار(برنامه های کامپیوتری جهت دریافت، پردازش و تولید اطلاعات) –سخت افزار(سخت افزارهای پردازش ، ذخیره و بازیابی اطلاعات) – آموزش نیروی انسانی(آموزش نیروهای درگیر و مصرف کنندگان محصولات فناوری ) – اطلاعات و داده های خام( داده، ماده اولیه فناوری اطلاعات است که باید قابل اعتماد ، دقیق و جدید باشد.) – سیستمهای ارتباطی(برقراری ارتباط میان کامپیوترها ) عوامل پنج گانه ای هستند که باید مورد توجه قرار گیرد. در این بخش اولویت بندی اجزاء فوق از نظر زمان اجرا و انتخاب موارد ، مهمترین عنصر بکارگیری در ساختار فناوری اطلاعات هستند.
در دیدگاه مدیریتی طراحی و پیاده سازی سیستمهای اطلاعاتی ازجمله MIS , DSS OA , EIS , DBMS و … مطرحند که امروزه در سازمانهای مختلف پیاده سازی و اجرا شدهاند.
? زیر ساخت نظام فناوری اطلاعات
? زیر ساخت تکنولوژی اطلاعات می تواند مفاهیم بسیار وسیعی را در بر گیرد. با این وجود در این نوشتار به معنی و مفهوم:
- دامنه سخت افزار و نرم افزار که در بکار گیری تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) در سازمان مورداستفاده قرار میگیرند.
- امنیت قابل دسترسی شبکه جهت حفاظت از محیط اطراف.
- بهبود و بازیافت موانع و مخاطرات آینده.
- ایجاد شبکه ارتباطی و مخابراتی سریع و مطمئن بین سطوح مختلف سازمان
- فرهنگ سازی مناسب.
- پیش بینی نیازهای آتی و گسترش سیستم ها و ارتقاء سرعت ارتباط.
- ارتباط مطمئن و با سرعت مناسب با شبکه جهانی اینترنت جهت بستر سازی ارتباط ارباب رجوع، مدیران و کارمندان با سازمان . زیر ساخت فناوری اطلاعات شامل سخت افزار و محیط توسعه، بانکهای اطلاعاتی ،بانکهای اطلاعاتی مشترک، کاربردهای مشترک و مهارتها و تخصصهای منابع انسانی است.
? اجرا و بکار گیری فناوری اطلاعات (Information Technology)
بکار گیری و اجرای تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات)در سازمانها یک نسخه تجویز شده کلی نیست و نمی توان با یک برنامه جامع تکنولوژی اطلاعات برای کلیه سازمانها و شرکتها ، ساختار فناوری اطلاعات را پیاده سازی و اجرا نمود.
? مهمترین عوامل که در پیاده سازی تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) در هر سازمان باید مورد نظر و توجه قرارگیرد ، عبارتند از:
1) فرهنگ سازی : بستر سازی فرهنگی در هر سازمان جهت اجرای موفقیت آمیز فناوری اطلاعات لازم می باشد.
2) اعتقاد و باور مدیران ارشدسازمان: هرچه مدیران ارشد سازمان به فناوری اطلاعات به عنوان یک مقوله لاینفک از سازمان خویش توجه کنند ، موفقیت بکارگیری آن سریعتر و بیشتر خواهد بود. فناوری اطلاعات مثل تیغ جراحی اگر در گلوی مدیر سازمان باشد نافذتر می باشد.در این راه اعتقاد و اطمینان مدیران به آینده مؤثرترین عامل در موفقیت بکارگیری فناوری اطلاعات است.
3) آفت شناسی: مشکلات و موانع بکارگیری و پیاده سازیفناوری اطلاعات در سازمان دقیق و علمی بررسی و برنامهریزیشود.
4) سوق به سمت ساختار فرآیندی : ساختار سازمانهای مرتبط با فناوری اطلاعات باید از ساختار وظایفی خارج و به سمت ساختار فرآیندی سوق داده شود.
5) درگیری کلیه افراد سازمان در امور فناوری اطلاعات: کلیه اعضای سازمان از مدیر ارشد تا کارمندان سطح عملیاتی باید به عنوان کارشناسان فناوری اطلاعات شناخته شوند.
6) بهبود شاخصهای بهره وری : شاخصهای اندازه گیری بهره وری در سازمان باید به سمت بهبود رشد نماید و از اطلاعات جهت تبدیل به دانش استفاده شود.
7) کوچک سازی : خارج کردن فعالیتهای غیر محوری از محیط سازمان که کوچک سازی گفته میشود ، از ضروریات ملی بشمار می رود.
? برنامه جامع توسعه فناوری اطلاعات فناوری اطلاعات MASTER PLAN
جهت تحقق بخشیدن به منفعتهای ناشی ازتکنولوژی اطلاعات سازمانها باید فناوری اطلاعات را در داخل ساختار ، فرهنگ و استراتژی سازمانی خویش جاسازی نمایند.و جایگاه بخش تکنولوژی اطلاعات را در سازمان به طور مشخص تعریف کنند.از آنجاییکه فناوری اطلاعات تمامی فعالیتهای سازمان را متاثر می سازد عموما در سازمانهای پیشرفته وظایف تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) در کلیه بخشها و واحدهای سازمان با مدیریت و نظارت عالیترین مقام بسط داده میشود. با این وجود در بعضی از شرکتها و سازمانهای داخلی بخاطر ناشناخته بودن مسائل فناوری اطلاعات ، بکارگیری آن بصورت گسترش یافته در درون سازمان ، مقاومتها و مشکلات حادی را ایجاد میکند که ممکن است شرکت را در رسیدن به اهداف اجرای فناوری اطلاعات با مشکل مواجه نماید. در این صورت ساختار فناوری اطلاعات به صورت مستقل ولی نافذ به منظور هماهنگی و اجرای تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) و بسط و گسترش آن در درون شرکت تعریف و تعیین ساختار میگردد.
با گسترش بکارگیری تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات)، ساختار سازمانها و شرکتهای بزرگ از حالت عمودی و سلسله مراتبی به صورت هسته های تخصصی و کارشناسی تغییر یافته اند. لذا باید اجرای فناوری اطلاعات در سازمانها طوری صورتگیرد که با فرهنگ ملی و سازمانی سازگاری داشته باشد.
? مسائلی که باید در فناوری اطلاعات MASTER PLAN مورد بررسی و مشخص شوند عبارتند از:
1) برنامه ریزی استراتژیک سازمانها
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شرکتها و سازمانها شامل تعیین فلسفه وجودی(philosophy ) ، چشم انداز و رسالت سازمان(vision&mission) ، بررسی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف)و ارزیابی عوامل خارجی (فرصتها و تهدیدهای محیطی )((SWOT و تدوین و گزینش استراتژی می باشد.در برنامه ریزی استراتژی تعیین نقاط کلیدی از اهمیت خاصی برخوردار است، سازمانهایی که دارای یرنامه ریزی استراتژیک مدون و شفافی نداشته باشند ، اجرا و بکار گیری فناوری اطلاعات امری غیر واقع و بحث آن بی مورد می باشد.
برنامه ریزی استراتژیک برای توسعه تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) بر چهار اصل اساسی استوار است :
- تکنولوژی اطلاعات یک امر حیاتی است.
- تکنولوژی اطلاعات یک منبع اساسی برای آموزش ، تحقیقات و همکاریهای اجتماعی می باشد.
- تکنولوژی برای مدیریت داده ها و اطلاعات بسیار اساسی و مهم است.
- فناوری اطلاعات استراتژی ارزیابی عملکرد سازمانها را نشان می دهد.
برای هریک از اصول چهارگانه فوق اهداف و استراتژیهای خاصی تعریف میشود.و در قدم بعدی توسعه عملکرد برای ارزیابی قابلیت عملکردی و تخصیص منابع مورنیاز جهت دستیابی به اهداف می باشد.طرح استراتژیک برای پیاده سازی تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) در سازمانها بخشی از چارچوب کلی آن است.شکل زیر چارچوب کلی برای استراتژی ، معماری و استانداردهای فناوری اطلاعات را نشان میدهد.
استانداردهای تکنولوژی اطلاعات پشتیبانی و تامین جزئیات بیشتری برای معماری فناوری اطلاعات را برعهده دارد.معماری تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) ، رهنمودهای اساسی، اهداف و استراتژیها که در طرح استراتژیک تعیین گردیده است را پشتیبانی می کند. و طرح استراتژیک ، اهداف و مقاصد غایی را پشتیبانی می نماید. مضامین ماموریت چشم انداز سازمان برای تکنولوژی اطلاعات ماموریت و رسالت کل سازمان را به تصویر می کشد.در هر طرح استراتژیک اجرا و بکارگیری فناوری اطلاعات باید موارد زیر را شامل باشد:
- بیانیه های ماموریت و چشم انداز سازمان بر اساس فناوری اطلاعات طرح گردد.
- رهنمودهای اساسی جهت بکار گیری فناوری اطلاعات در سازمان به طور کامل مشخص و تعریف شوند و اهداف و استراتژیهای عملی برای هر یک از این موارد معین و با تمامی پروژههای مرتبط با فناوری اطلاعات سازگار باشد.
- فاکتورهای اساسی موفقیت ، کلیدهای بکارگیری ، پیش زمینه هاو مقاصد دسترسی، تکنولوژیهای بکارگرفته شده توسط دیگر سازمانها مورد مطالعه قرارگیرد.
- ارزیابی داخلی بکارگیری فناوری اطلاعات شامل بررسی نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصتها و تهدیدات سازمان در ارتباط با تکنولوژی اطلاعات در سازمان باشد
2) شناخت وضع موجود از دیدگاه فناوری اطلاعات
در بررسی وضعیت موجود سازمان مسائل و موارد ذیل را باید مورد توجه قرار داد:
- جایگاه سازمانی و تشکیلاتی شرکت و تاثیر آن بر فعالیتهای بخش فناوری اطلاعات. -
- تجهیزات سخت افزاری موجود و تکنولوژیهای مرتبط در حال بهره برداری .
- تکنولوژیهای نرم افزاری استفاده شده در سیستمهای کامپیوتری موجود.
- سیستمهای کامپیوتری موجود.
- ارتباطات دستی و کامپیوتری بین سیستمها.
- نقاط قوت و ضعف شرکت از نقطه نظر فناوری اطلاعات -
3) تعیین و بررسی نیاز های آینده
- سیستم فناوری اطلاعات موردنیاز سازمان برای رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب.
- ارتباطات بین سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در شرائط مطلوب.
- فرصتها و تهدیدهای حاصل از توسعه فناوری اطلاعات .
- تعریف و پیش بینی پروژه های تکمیلی با توجه به SWOT سازمان.
4) طراحی گزینه ها و آلترناتیوهای ممکن
- اولویت بندی پروژه ها بر اساس استراتژی سازمان.
- توجه به ملاکهای اولویت بندی بر اساس دیدگاه مدیریت ، مصوبات نهادها و قانون گذاران، ارائه خدمات بر اساس سیستمهای کیفیت جامع برای مشتریان و بررسی مسائل مالی
5) تحلیل مقایسه ای آلترناتیوها(پیشنهادات) و انتخاب گزینه برتر
- بکارگیری روشهای علمی تصمیم گیری و انتخاب گزینه ها براساس مدلهای تصمیم ازجمله MADM (مثلا روشAHP ، electere ، topsis و… )
- ارزیابی و تعیین قابلیت اتکا و اعتماد روشهای تصمیم
6) تعیین برنامه ها و استراتژی پیاده سازی فناوری اطلاعات
استراتژیهای مختلفی در پیاده سازی نظام تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات)در جوامع مختلفی وجود دارد، بعضی از این استراتژیها به استراتژی ملی وابسته هستند و بعضی را می توان به طور مستقل برای هر سازمان و شرکتی بکار گرفت. در این قسمت به چند نمونه از روشها و استراتژیهای بکار گیری نظام جامع فناوری اطلاعات اشاره می شود.
? استراتژی DATA STRUCTURE :
این استراتژی که در جوامع صنعتی اکثرا بدان توجه شده است نیازمند زیر ساخت توانمندی در تمامی سطوح اجتماع ملی است. در این استراتژی بانک اطلاعاتی مورد نیاز برای کلیه سازمانها و واحدهای اجتماعی ، صنعتی و خصوصی طراحی می شود و هریک از سازمانها بر اساس نیاز دسترسی به اطلاعات می توانند داده های موردنیاز خویش را دریافت و یا اضافه نمایند.مثلا اطلاعات موردنیاز برای ادارت مختلف یک شهر از وضعیت مردم آن شهر در بانکهایی مستقل و مرتبط با هم جمع آوری و دستهبندی میگردد و اداراتی مثل ثبت احوال ، مخابرات ، دارایی ، برق ، ثبت اسناد و… اطلاعات موردنیاز خود را کسب و یا اضافه می نمایند. در این مثال ساده نشان داده شده است که این اسـتراتژی دارای چه ویژگیها و مزیتهای فراوانی است و از دوباره کاریها در واحدها و اتلاف انرژی جلوگیری می نماید.
? استراتژی INFORMATION COST:
در این استراتژی براساس هزینه و یا قیمت اطلاعات ساختار سیستم اطلاعات و بکارگیری فناوری اطلاعات مورد توجه قرار می گیرد . در داخل سازمانها این استراتژی را می توان با تقسیمبندی میزان اهمیت اطلاعات واحدها مثلا تقسیم بندی اطلاعات مدیریت ارشد و مدیران میانی و همچنین در بقیه سطوح اداری ، بکار گرفت.
? استراتژیBUSSINESE:
استراتژی تجاری به مقوله اطلاعات به عنوان کالای تجاری نگریسته و براساس میزان در آمد ناشی از بکارگیری اطلاعات در سازمان طــرح ریزی و بکارگرفته می شود. مهمترین واحدهایی که در بکارگیری این استراتژی علاقمند هستند ، بخشهای خصوصی جامعه می باشند ولی شرکتها و سازمانهای دولتی در ایران به نظر می رسد که در بکارگیری این استراتژی ناموفق می باشند.
? استراتژی LIFE CYCLE:
استراتژی سیکل عمر از موضوعات اساسی و مهمی میباشد که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این استراتژی که بر اساس تئوری سیکل عمر بنا شده است، وضعیت سازمان و داده ها از نظر منحنی سیکل عمر مورد بررسی قرار می گیرد و دوران پرورش ، رشد و بلوغ اطلاعات مورد بحث قـرار میگیرد و در نهایت پرورش و استفاده از اطلاعات در بستر عمر سازمان و دادها صورت می گیرد. این استراتژی را می توان در اکثر سازمانها و شرکتها بکارگرفت.
? بکارگیری تکنولوژی در فناوری اطلاعات MASTER PLAN
در فناوری اطلاعات MASTER PLAN باید روند اصلی گرایشهای تکنولوژی و استراتژیهای اتخاذ شده در جهت دستیابی به اهداف تجاری و سازمانی معین و مشخص گردد.از آنجاییکه تکنولوژیهای ارتباطات و مخابرات دارای تغییرات سریع هستند و تقریباً غیر قابل پیش بینی و پیشگویی هستند، سازمانها باید خود را مجهز به دانشی نمایند که با فرصتجویی از محیط بتوانند بر مشکلات غلبه نمایند.
تکنولوژیها و فناوریهای جدید ارتباطی با سرعت بیشتری از سایر عرضه های فناوری فراگیر شده و فارغ از ملاحظات و مرزهای سیاسی به درون کشورها و سازمانها راه مییابند.
در تکنولوژی سه لایه و چارچوب : لایه سخت افزار ، لایه شبکه ولایه کاربردها مطرح است. برای هریک از لایه های تکنولوژی باید وضعیت جاری شرکت را بررسی کرد سپس جهت ها و اداره فعالیتها و در نهایت بکارگیری تکنولوژی را مدیریت نمود.
درتمامی طرحهای پیاده سازی فناوری اطلاعات توجه زیادی به آموزشهای تکنولوژیکی همراه با توجه خاص به زیرساختها و کاربرد مدیریتی شده است و در این راه نیروی انسانی مهمترین عنصر در اشاعه و گسترش تکنولوژی اطلاعات است. بنابراین باید سازگاری برای آموزش افراد در نظر گرفت. زیرا پیچیده ترین و مهمترین مانع در مدیریت مؤثر تکنولوژی های نوین ، ضعف بنیادی فرهنگی است که باعث بروز خطاهای استراتژیک می شود.نوآوری تکنولوژی منبع بزرگ فرصتها و تهدیدها برای هر سازمان می باشد به همین دلیل باید تکنولوژی را مدیریت کرد و در رابطه با فعالیتها و استراتژی های سازمانی آن را هدایت و گسترش داد.
? موانع بکارگیری فناوری اطلاعات در ادارات و سازمانها
حدود تکنولوژی یک ملت متناسب با حد متوسط توانایی و دانایی آن ملت است. و این مسئله را نبایدفراموش کرد که هدف در رشد تکنولوژی ، ارتقاء سطح زندگی و تحصیلی افراد جامعه و گسترش بازار داخلی قوی و وسیع است و از هر چه بگذریم این مصرف کننده و سازگاری با محیط موجود کشور ، موجه واقعی برای تکنولوژی نوین خواهند بود. کمبود دانش مدیران در زمینه تکنولوژی اطلاعات مانع پذیرش این تکنولوژی در سازمانهاست.
با این حال موانع اصلی در گسترش فناوری اطلاعات در هر سازمان را می توان به شرح زیر بیان نمود:
1) مدیران عالی: اکثر مدیران عالی به اندازه کافی نقش فناوری اطلاعات را درک نمی کنند. این افراد رویکرد یکپارچهسازی را آغاز نمی کنند و در مقابل یکپارچه سازی پیشنهاد شده به دلیل ترس از عدم توانایی بعدی در درک فرایند یا کنترل آن مقاومت می کنند. در صورتی که اگر کوره سوادی راجع به فناوری اطلاعات داشته باشند، ممکن است ذهنیت جدیدی داشته باشند. اما به هیچ وجه دورنمای آن ها از سازمان و یا شرکت منطبق بر عصر اطلاعات نیست.
2) کارکنان بخش فناوری اطلاعات: این افراد نیازهای اطلاعاتی مربوط به مدیران را درست درک نمی کنند و تنها به تکنولوژی علاقه مندند. متخصصین فناوری اطلاعات آمادگی پشتیبانی یا مشارکت در رویکردهای اصلاحی مبتنی بر اطلاعات را ندارند.
3) سایر کارکنان عملیاتی : وجه غالب کارکنان فهم استراتژیک ناچیزی از اطلاعات دارند، اما میتوان آن ها را به دو گروه تقسیم کرد:
- گروهی که سواد کامپیوتری ندارند و از طرف فناوری اطلاعات و فرهنگ مربوط به آن احساس تهدید میکنند. این گروه از کارکنان به دلیل ترسشان در مقابل هر نوع اصلاحات عصر اطلاعات مقاومت میکنند.
- کسانی که سواد کامپیوتری دارند، بدون توجه به نیاز مبرم به ایجاد هماهنگی میان فعالیتهای فناوری اطلاعات، میخواهند برنامه خود را دنبال کنند. این افراد به هیچ وجه مایل نیستند که تلاشهای خود را در قالب یک برنامه اصلاحی جامع تر تعالی ببخشند و بنابراین هر نوع تلاش سازمانی با رویکرد یکپارچه سازی نسبت به اصلاحات عصر اطلاعات را تضعیف می کنند.
4) کمبود امکانات مالی و عدم اولویت بندی در تخصیص سرمایه : بکارگیری فناوری اطلاعات نیازمند سرمایه گذاری و اختصاص بودجه لازم از سود شرکتها و سازمانهاست. نیاز به سرمایه گذاری عمده در زمینه فناوری اطلاعات ازجمله مسائل باز دارنده در جهت اشاعه فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی در سازمانهاست .
5) کمبود همکاری بین واحدهای تحقیق و توسعه.
6) آموزش و زیرساخت نامناسب
? توصیه ها برای اجرای فناوری اطلاعات در سازمانها
با توجه به بررسیهای انجام شده بر روی آثار و نحوه بکارگیری فناوریهای اطلاعاتی در سازمانها لازم است به منظور پیاده سازی این نظام، سیاستها و خط ومشی هایی به شرح ریر اتخاذ گردد:
- در جایگزینی شیوه های سنتی با شیوه های جدید مبتنی بر فنآوری اطلاعات اولویت با سیستمهایی است که تاثیر و نقش بیشتری در بهبود ارائه خدمات به مردم داشته باشد.
- در جایگزینی شیوه های سنتی با شیوه های جدید مبتنی بر فنآوری اطلاعات، اصلاح و بهبود روشها و سیستمهای دستی بر مکانیزه کردن عملیات تقدم و اولویت دارد.
- اصلاح و بهبود شیوه ها و سیستم های به کارگرفته شده لازم، در قالب طرح در سازمان در ابتدا مشخص و دنبال گردد.
- حرکتها باید به سمت سازمانهای کوچک، انعطاف پذیر ، کارا و مدیریت متمرکز با استفاده از تکنولوژی اطلاعات و قابلیتهای آن باشد.
- به کارگیری و توسعه سیستمهای کاربردی مکانیزاسیون و اطلاعات مدیریت(MIS) همراه با برنامه ریزی و کنترل و حرکت به سمت ادارات و سازمانهای بدون کاغذ از اولویتهای بکارگیری فناوری اطلاعات خواهد بود.
- تربیت و افزایش قابلیت نیروی انسانی برای طراحی ، پیاده سازی و توسعه سیستمهای کاربردی مبتنی بر فناوری اطلاعات از سیاستهای اصلی است که هر سازمانی باید آنرا در سرلوحه برنامه خویش قرار دهد.
? نتیجه گیری
برای آنکه تکنولوژی اطلاعات به صورت راهبردی در سطح سازمانی مورد استفاده قرارگیرد، به برنامه ریزی دقیقی نیاز است.این برنامه ریزی شامل مطالعه عمیق در فرهنگ سازمان ، توانایی سازمان ، انجام تغییرات ، محیط خارجی سازمان ، میزان پشتیبانی مدیریت ، نیازهای اطلاعاتی سازمان و راههای برآورده ساختن آنها می شود. همچنین باید مهارتهای موجود در سازمان در زمینه تکنولوژی اطلاعات بررسی گردند تا اطمینان حاصل گردد که نیروی انسانی مناسب و کافی برای نگهداری سیستم ها هم در بعد سخت افزار و هم نرم افزار وجود داشته باشد.
کمبود دانش مدیران در زمینه فناوری اطلاعات مانع پذیرش این تکنولوژی در سازمانها است.در نتیجه قبل از آنکه فناوری اطلاعات بتواند به نحو مؤثری در سطح سازمان به خدمت گرفته شود.مدیران باید در زمینه های مختلف این تکنولوژی آموزش دادهشوند. اما متاسفانه مدیران آنچنان درگیر دیگر جنبه های تکنیکی و انبوه کاریها شده اند که امکان توجه بر دیگر ابعاد مدیریت سازمان وجود ندارد.
استراتژی بکارگیری فناوری اطلاعات (suفناوری اطلاعات, strategic-uses of فناوری اطلاعات) به مدیران فناوری اطلاعات جهت در اختیار درآورن فرصتهای موجود در موقع اجرای فناوری اطلاعات کمک می نماید.به منظور جلوگیری از صرف هزینه های مجدد و موازی و تاخیر در اجرای پروژه های بزرگ توسعه فناوری اطلاعات در سازمانها ابتدا باید استراتژی توسعه با ذکر جزئیات ، زمانبندی ، ابزارهای دستیابی و راههای موجود تدوین و تصویب شود.برنامه ها باید از استراتژیهای مدیر محوری به برنامه محوری در فناوری نوین تغییر وضعیت دهند.در تنظیم فعالیتهای مرتبط با فناوری اطلاعات باید وضعیت جاری ، جهت حرکت ، هماهنگی تلاشها ، چارچوب سرمایه گذاری، تخصیص بودجه، اعتقاد و اطمینان مدیران و فعالیتهایی که باید در طی یک دوره آینده صورت گیرد، تعریف و مشخص گردند
اطلاعات و ارتباطات در عصر کنونی تاثیرات شگرف و بی مانندی پدید آورده اند. این تاثیرات به گونهای مشخص در "صنایع اطلاعاتی و ارتباطی"، که به منظور مهار جریان اطلاعات و نیز استفاده هر چه بهتر از آن برای مقاصد گوناگون به وجود آمده، کاملاً مشهود است.
نوآوریها و اختراعات دانشمندان در دوران کنونی، حاصل همین تکنولوژیهای نوین جمع آوری، انباشت و اشاعه اطلاعات علمی و فنی است. در واقع این وسایل، اطلاعات را به منزله ماده خام، همچون یک کالای با ارزش برای تولید سایر فرآورده های صنعتی و علمی مبادله می کنند.در این نوشته، به سه مقوله مهم در حوزه اطلاعات و ارتباطات، یعنی "تکنولوژیهای نوین" و "نظم نوین اطلاعات و ارتباطات" اشاره می شود.
تکنولوژیهای نوین اطلاعات و ارتباطات
ابزارها و وسایلی که به هر طریق موجب تولید، انباشت، پردازش و اشاعه اطلاعات شوند، تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی نامیده می شوند. در واقع، تکنولوژی اطلاعاتی عبارت است از: «مجموعه ابزارها، ماشینها و دانش و روش و مهارت استفاده از آنها در تولید، انتقال و جابه جایی، پردازش، آماده سازی و مصرف اطلاعات[1]». بنابراین تمام ابزارها و وسایلی را که در تولید، آماده سازی، و انتقال اطلاعات نقش دارند، اعم از وسایل دستی ساده یک کتابخانه تا وسایل پیچیده و پیشرفته یک مرکز اطلاع رسانی، تکنولوژی اطلاع رسانی می خوانند.
بر این مبنا هر رسانه ای که قابلیت انتقال و جابه جایی اطلاعات از یک نقطه به نقطه دیگر را داشته باشد و هدف آن برقراری ارتباط باشد، در قلمرو تکنولوژی ارتباطات قرار میگیرد. بدین ترتیب تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی به گونه ای با هم در آمیخته اند که مجزا کردن آنها بسیار دشوار است. در حقیقت هر دو، هدف مشترکی را دنبال می کنند که همان اشاعه اطلاعات در میان مردم است.دستاوردهای انسانی در جریان اختراعات و نوآوریهای جدید به طور پیوسته برگستره و دامنه تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات افزوده اند. بدین ترتیب تکوین دنیای جدید قبل از هر چیز، مدیون دستاوردهای تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی است. محور اصلی این فنون، امروزه کامپیوتر و ابزارهای ارتباطات راه دور است. "کامپیوترها اساساً کار پردازش و انباشت اطلاعات را انجام می دهند و ارتباطات راه دور امکانات پخش و توزیع این اطلاعات را در سطح بسیار وسیعی فراهم می سازند[2]". بنابراین تکنولوژیهای اطلاعاتی به مدد ابزارهای ارتباطی رسالت خود را که همان جابه جایی و انتقال اطلاعات است، انجام می دهند.
عصر حاضر را به واسطهء بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، "عصر اطلاعات و ارتباطات" نام نهادهاند. در این دوران، افراد و جوامع به طور مستمر با یکدیگر ارتباط دارند و جهان به شکل یکپارچه در آمده و به "دهکده ای جهانی" تبدیل شده است.
نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی
در فرهنگ و بستر در مقابل اصطلاح "نظام" (سیستم) چنین توصیفی آمده است: نظام «واحد پیچیدهای است مرکب از بخشهای گوناگون که تابع طرحی مشترک بوده و هدف مشترکی را دنبال می کنند[3]». هدف مشترک در نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی، در دسترس قرار دادن اطلاعات به مفهوم عام است.یک نظام اطلاعاتی – ارتباطی قادر است که انواع اطلاعات پدیده آمده از قبیل: اخبار، سرگرمی، اطلاعات علمی و آموزشی، موسیقی، داده ها، گفت و گو، عقاید، صور فرهنگی و جز آن را منتقل کند4خصوصیات نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی که دانش و اطلاعات را در میان مردم توزیع می کنند، این است که: «نخست آنکه باید بتواند به استفاده کننده بگوید که اطلاعاتش را کجا بیابد؛ دوم آنکه باید بتواند هر آن که استفاده کننده تصمیم گرفت و خواست اطلاعات را به او برساند؛ سوم آنکه باید بتواند در محدودهای از زمان که استفاده کننده تعیین می کند، پاسخ بگوید [4]».نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی را از نظر شیوههای انتقال اطلاعات، به سه دسته عمده تقسیم کردهاند، که عبارتاند از: "نظام تک مرکزی"، "نظام چند مرکزی" و "نظام جهانی". این نظامها به گونه ای، سیر تکوین را از سادگی به سوی پیچیدگی طی کرده اند، و این بنابر پیوستگی آنها به فرایند درونی خود و استقلال از دیگر نظامها است.
نظام تک مرکزی:
این نظام یکسویهء – از بالا به پایین – ارتباطات دربرگیرنده روابط اجتماعی نامساوی میان نهادهای اجتماعی است، زیرا در آن باور براین است که باید جریان اطلاعات در کنترل و شکل دهی صاحبان قدرت باشد[5]. کشورهای اروپایی و به پیروی از آنها، دیگر کشورها نیز نظامهای تک مرکزی کنترل شده ای را پدید آوردند و این بیشتر به دلیل خواست نظامهای سیاسی آنها بوده است که بر رسانه ها نظارت مستقیم داشته باشند و از آنها به عنوان ابزاری برای اعمال قدرت استفاده کنند.
نظام چند مرکزی:
این نظام چند سویهء – از هر طرف – ارتباطات، بر اثر ظهور تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، و گسترش این دانشها در سالهای اخیر فراچنگ آمده است. برخی از عواملی که این نظام را پدید آوردند، از این قرارند: «آگاهی فراوان اجتماعات محلی، حرکتهای اجتماعی، اقلیتها و یا احزاب فرعی از نظام کلی اجتماع، آشنایی با حقوق اجتماعی و آگاهی از تواناییهای رسانه های گروهی در شکل گیری خواسته ها و رسیدن به هدفهای خویش است [6]».[7]
نظام جهانی:
این نظام بر اثر مردم گرایی رسانه ها پدید آمده است. در حقیقت در این نظام تمام گروهها و دسته ها توانایی تولید محتوای رسانه ها را یافته اند و به راحتی فرهنگ، ارزشها، تجربه ها و سبک زندگی خود را در عرصه ملّی و حتی منطقه ای و جهانی نشر می دهند. این گرایش به ویژه در مورد رسانه های جدیدتر که تحت تاثیر گسترش چشمگیر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات قرار دارند، شدت بیشتر یافته است [8].
نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی از طریق محملهایی اطلاعات را به طور سریع و روزآمد در اختیار استفاده کننده قرار می دهند. برخی از این محملها که نقش موثری در مبادله اطلاعات علمی دارند، از این قرارند: بانکهای اطلاعاتی؛ نظامهای بین المللی اطلاع رسانی؛ ماهواره ها.بانک اطلاعاتی*:
«نهادی است که داده های اطلاعاتی در آن با روشهای تحلیلی و نظام یافته و شناخته شده اطلاعاتی با استفاده از تجهیزات ماشینی و کامپیوتری؛ ذخیره، نگهداری و بازیابی شود[9] ».
بانکهای اطلاعاتی که به طور پیوسته اطلاعات علمی را در سطح وسیع جهانی منتقل می کنند، به وسیله شبکههای بین المللی اطلاع رسانی اداره می شوند. در عصر حاضر به دلیل گسترش و تخصصی شدن علوم و فنون، بانکهای اطلاعاتی موضوعی پدید آمده است. در اینجا نام برخی از بانکهای اطلاعاتی مهم جهانی که در حوزه های خاص فعالیت دارند، به منظور آگاهی بیشتر، ذکر می شوند: "بانک اطلاعات پزشکی"، یک پایگاه اطلاعاتی کتابشناختی پزشکی است که کتابخانه ملی پزشکی آمریکا سازماندهی و مدیریت آن را برعهده دارد؛ "بانک اطلاعات اختراعات" (پروانه ثبت اختراعات) که سازمان جهانی مالکیت معنوی یکی از موسسان آن است؛ "بانک اطلاعات دایره?المعارف بشری" این بانک مشتمل بر مقاله های دایره?المعارف دوازده جلدی Every man's Encyclopedia است؛ "بانک اطلاعات مشاهیر جهان" این بانک شرح حال نزدیک به دو میلیون نفر از مشاهیر جهان را در بردارد[10].
نظامهای بین المللی اطلاع رسانی:
این نظامها در سطح فراملّی و جهانی، ذخیره و بازیابی و تبادل اطلاعات را به صورت وسیع و معمولاً تخصصی بر عهده دارند. اغلب این نظامها به سازمان ملل متحد وابسته اند. فعالیت این نظامها، به صورت استقرار پایگاههای فرعی در کشورهای مختلف رو به گسترش است. بدین ترتیب، بیشتر سازمانها بر مبنای نوع فعالیتی که دارند، و نیز برحسب نیازها اطلاعاتی استفاده کنندگانشان به این نظامها می پیوندند، یا با آنها همکاری می کنند. سازمانهای ذیل از جمله نظامهای بین المللی اطلاع رسانی هستند:"اگریس" در زمینه کشاورزی و حوزههای وابسته؛ "اینیس" در زمینه انرژی اتمی و حوزههای وابسته؛ "دوسیس" در زمینه توسعه و عمران و حوزه های وابسته؛ "اریک" در زمینه آموزش و پرورش و حوزه های وابسته؛ "مدلاین" در زمینه پزشکی و حوزه های وابسته [11].
خبرگزاریها:
این سازمانهای خبری که تولید کننده اطلاعات و اخبار هستند، با رشد رسانههای جمعی پا به عرصه فعالیتهای جهانی نهادهاند و خدمات اطلاع رسانی وسیعی را به مطبوعات، رادیوها و تلویزیونها ارائه میدهند.در عرصه جهانی پنج خبرگزاری بزرگ بینالمللی فعالیت دارند: آژانس فرانسپرس (فرانسه)؛ یونایتدپرس اینترنشنال و آسوشیتد پرس (ایالات متحده آمریکا)؛ رویتر (انگلستان)؛ تاس (اتحاد شوروی سابق)؛ همچنین خبرگزاری کیودو (ژاپن) در آسیا فعالیت دارد. این خبرگزاریها از آنچنان وسایل و تسهیلات فنی برخوردارند و چنان شبکه گستردهای از خبرنگاران را در اختیار دارند که بی اغراق می توان گفت که بر صحنه خبری بینالمللی سلطه یافتهاند [12].در مورد اخبار تصویری نیز سه سازمان بزرگ سخنپراکنی انحصار آن را در اختیار دارند: ویزنیوز (بریتانیا)؛ یو.پی.آی.تی.ان.نیوز (بریتانیا و ایالات متحده آمریکا)؛ سی.بی.اس نیوز (ایالات متحده آمریکا). همچنین دی.پی.ا.اتس (جمهوری فدرال آلمان) و ا.بی.سی. نیوز (ایالات متحده آمریکا) در این زمینه فعالیت گستردهای دارند. این سازمانهای سخن پراکنی به تنهایی تمامی اخبار تصویری کشورهای در حال توسعه و نیمی از اخبار جهان غرب را تهیه و ارسال می کنند [13].
ماهواره ها:
نزدیک به سی سال است که ماهواره ها جای خود را در میان رسانههای ارتباطی بازکردهاند اینک هزارها ماهواره در مدارهای مختلف زمین در حال چرخشاند. برخی از آنها بنابر اهداف سیاسی، نظامی، آموزشی تفریحی و جز آن در مدار زمین قرار گرفته اند و از این رو بنابر ماهیّت وجودیشان به طور پیوسته فعالیت می کنند. از این میان پارهای از آنها که در کار برقراری ارتباط خبری و علمی هستند، در قلمرو ماهوارههای ارتباطی قرار میگیرند. از جمله شناختهشدهترین ماهوارههای ارتباطی که به سازمان ملل متحد نیز وابستگی دارند و از کارکرد اطلاع رسانی وسیعی در سطح جهان برخوردار دارند، می توان از: "اینتل ست"؛ "اینمارست" و "اینتراسپوتنیک" نام برد.در حال حاضر اغلب کشورهای جهان با توجه به مزایای فراوان ماهواره[14]های ارتباطی، جزء استفاده کنندگان این نظامها هستند، حتی برخی از کشورها یک گام جلوتر رفته و دارای ماهواره های اختصاصی و یا منطقه ای شده اند، نظیر آن را میتوان "عرب ست" که تمام کشورهای عربی را زیرپوشش دارد؛ و "اینست" که منطقه شبهقاره هند را میپوشاند، ذکر کند [15].
نظم نوین اطلاعات و ارتباطات
در یکی از گزارشهای مستند یونسکو درباره بی نظمی در حوزه اطلاعات و ارتباطات چنین آمده است: «سیل بیامان اطلاعات در برخی از رشته ها، مسدود بودن بعضی از مجراهای ارتباطی، بی نظمی انتشارات و موانع زبانی از یک سو، ناتوانی ما در حذف پاره ای از اطلاعات کهنه و غیرضروری از نظام نگاهداری اطلاعات، از سوی دیگر در وضع کنونی، ما را در برابر موقعیت خطیری قرار داده است، زیرا که توازن توزیع اطلاعات را در بین کشورها برهم زده است[16]».در چنین وضعیّتی، کشورهای غربی از جمله ایالات متحده آمریکا، برای مهار و انتقال اطلاعات در مجرایی یکنواخت، پیشنهاد برقراری نظم نوین اطلاعات و ارتباطات را مطرح کردند. بنابر ماده نوزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر درباره آزادی اطلاعات، نظم بین المللی حاکم بر اطلاعات و ارتباطات بر مبنای جریان آزاد اطلاعات پایهریزی شد[17].ایالات متحده امریکا، پس از تصویب این ماده در سازمان ملل متحد، توانست با کمکها و همکاریهای اقتصادی و اجتماعی خود به کشورهای در حال توسعه، بر نقش توسعه بخشی ارتباطات در قالب نظم یکپارچه جریان آزاد اطلاعات تاکید بیشتری کند و نیز به گونه ای، با گسترش افکار و انگاره های مطالعاتی و تحقیقاتی مورد نظر خود در این زمینه توانست نوعی سلطه بلامعارض در سطح جهانی کسب کند [18].اما به تدریج، در پی استقلال طلبی برخی از کشورهای در حال توسعه، به وضع نامطلوب جریان یکسویه اطلاعات و فاصله روزافزون این کشورها با دیگر ممالک غربی اعتراض شد. در همین زمینه، از ضرورت ایجاد یک "جریان متعادل اطلاعات" در سطح دنیا، و به ویژه در کشورهای در حال توسعه سخن به میان آمد[19].کشورهای در حال توسعه، برای رهایی از وضعیت حاکم در سطح جهان – که آن را "امپریالیسم خبری" توصیف کرده اند – به سیاستگذاری در زمینه های مربوط به انتقال اطلاعات و توسعه رسانه های جمعی روی آوردند.در هر صورت، اگر نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات، بر پایه اصول مشترکی میان کشورهای عضو آن استوار باشد و نیز هدف از آن، محو نابرابری و عدم تعادل اطلاعاتی و همچنین محو آثار منفی برخی از شرکتهای فراملیّتی و تمرکززدایی صاحبان قدرت باشد، نظمی قابل قبول و فراگیر است. در غیر اینصورت، خود به بی نظمی نوینی دامن میزند که کشورهای در حال توسعه اولین قربانیان آن خواهند بود.نتیجه گیری و پیشنهاد
اطلاعات و ارتباطات، در جامعه فراصنعتی کنونی عمده ترین معیار توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی محسوب می شوند. امروزه، نقش تکنولوژیهای نوین اطلاعات و ارتباطات در توسعه علمی و تحقیقاتی کشورها، بر کسی پوشیده نیست. در این زمینه، رابطهء میان "اطلاعات" و "ارتباطات" از اهمیتی خاص برخوردار است. بر اثر پیوند این دو بار یکدیگر، اطلاعات – این ماده خام و گرانبهای قرن حاضر – در قالب نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی قابل مصرف است. از این رو سیاستگذاری و برنامه ریزی برای توسعه تحقیقاتی و علمی کشور، باید همراه با توسعهء اطلاعات و ارتباطات صورت پذیرد[20]. همچنین برای همکاریهای ملّی و بین المللی در قالب نظم نوین اطلاعاتی و ارتباطی، باید از جریان یکسویه اطلاعات و نظام تک مرکزی حاکم بر جهان کنونی دوری جست. زیرا که در اختیار داشتن اطلاعات و رسانه های جمعی، به معنای دارا بودن قدرت عظیمی است که اگر به آن توجه نکنیم، به جای آنکه این نظم نوین در خدمت بشر قرار گیرد، چه بسا که بشر را به اسارت در آورد.
هندسی نرمافزار (به انگلیسی: Software engineering) یعنی استفاده از اصول مهندسی بجا و مناسب برای تولید و ارائه محصول نرمافزاری با کیفیت که قابل اطمینان و با صرفه بوده و برروی ماشینهای واقعی به طور کارآمدی عمل کند.
مهندسی نرمافزار یک روش سیستماتیک، منظم و دقیق برای ساخت و ارائه محصولی نرمافزاری با کیفیت است.
مهندسی نرمافزار اغلب شامل فرایند خطی تحلیل، طراحی، پیادهسازی و آزمون است؛ که با به کارگیری روشهای فنی و علمی از علوم مهندسی موجب تولید نرمافزاری با کیفیت مطلوب در طول یک فرایند انتخابی مناسب پروژه میشود.
کاربردهای مهندسی نرمافزار دارای ارزشهای اجتماعی و اقتصادی هستند، زیرا بهرهوری مردم را بالا برده، چند و چون زندگی آنان را بهتر میکنند. مردم با بهرهگیری از نرمافزار، توانایی انجام کارهایی را دارند که قبل از آن برایشان شدنی نبود. نمونههایی از این دست نرمافزارها عبارتاند از: سامانههای توکار، نرمافزار اداری، بازیهای رایانهای و اینترنت.
فناوریها و خدمات مهندسی نرمافزار به کاربران برای بهبود بهرهوری و کیفیت یاری میرساند. نمونههایی از زمینههای بهبود: پایگاه دادهها، زبانها، کتابخانهها، الگوها، فرایندها و ابزار.
محتویات
مهم ترین شاخص مهندسی نرمافزار
مهم ترین شاخص در مهندسی نرمافزار تولید نرمافزار با کیفیت مناسب در جهت «نیازهای مشتری» است.
پیشینه مهندسی نرمافزار
اصطلاح مهندسی نرمافزار پس از سال 1968 میلادی شناخته شد. این اصطلاح طی نشست «مهندسی نرمافزار ناتو 1968» (که در گارمیش-پارتنکیرشن، آلمان برگزار شد) توسط ریاست نشست فریدریش ال باوئر معرفی شد و از آن پس بهطور گسترده مورد استفاده قرار گرفت.
اصطلاح مهندسینرمافزار عموماً به معانی مختلفی بهکار میرود:
- بهعنوان یک اصطلاح غیر رسمی امروزی برای محدوده وسیع فعالیتهایی که پیش از این برنامهنویسی و تحلیل سامانهها نامیده میشد.
- بهعنوان یک اصطلاح جامع برای تمامی جنبههای عملی برنامهنویسی رایانه، در مقابل تئوری برنامهنویسی رایانه، که علوم رایانه نامیده میشود.
- بهعنوان اصطلاح مجسمکننده طرفداری از یک رویکرد خاص نسبت به برنامهنویسی رایانه که اصرار میکند، مهندسی نرمافزار، بهجای آنکه هنر یا مهارت باشد، باید بهعنوان یک رشته عملی مهندسی تلقی شود و از جمعکردن و تدوین روشهای عملی توصیهشده به شکل متدولوژیهای مهندسی نرمافزار طرفداری میکند.
- مهندسی نرمافزار عبارت است از:
- کاربرد یک رویکرد سامانهشناسی، انتظامیافته، قابل سنجش نسبت به توسعه، عملکرد و نگهداری نرمافزار، که کاربرد مهندسی در نرمافزار است.
- مطالعه روشهای موجود در استاندارد IEEE
محدوده مهندسی نرمافزار و تمرکز آن
مهندسی نرمافزار به مفهوم توسعه و بازبینی یک سامانه نرمافزاری مربوط میباشد. این رشته علمی با شناسایی، تعریف، فهمیدن و بازبینی خصوصیات مورد نیاز نرمافزار حاصل سر و کار دارد. این خصوصیات نرمافزاری ممکن است شامل پاسخگویی به نیازها، اطمینانپذیری، قابلیت نگهداری، در دسترس بودن، آزمونپذیری، استفاده آسان، قابلیت حمل و سایر خصوصیات باشد.
مهندسی نرمافزار ضمن اشاره به خصوصیات فوق، مشخصات معین طراحی و فنی را آماده میکند که اگر بهدرستی پیادهسازی شود، نرمافزاری را تولید خواهد کرد که میتواند بررسی شود که آیا این نیازمندیها را تأمین میکند یا خیر.
مهندسی نرمافزار همچنین با خصوصیات پروسه توسعه نرمافزاری در ارتباط است. در این رابطه، با خصوصیاتی مانند هزینه توسعه نرمافزار، طول مدت توسعه نرمافزار و ریسکهای توسعه نرمافزار درگیر است.
نیاز به مهندسی نرمافزار
نرمافزار عموماً از محصولات و موقعیتهایی شناخته میشود که قابلیت اطمینان زیادی از آن انتظار میرود، حتی در شرایط طاقت فرسا، مانند نظارت و کنترل نیروگاههای انرژی هستهای، یا هدایت یک هواپیمای مسافربری در هوا، چنین برنامههایی شامل هزاران خط کد هستند، که از نظر پیچیدگی با پیچیدهترین ماشینهای نوین قابل مقایسه هستند. بهعنوان مثال، یک هواپیمای مسافربری چند میلیون قطعه فیزیکی دارد (و یک شاتل فضایی حدود ده میلیون بخش دارد)، در حالی که نرمافزارِ هدایت چنین هواپیمایی میتواند تا 4 میلیون خط کد داشته باشد.
با توجه به گسترش روزافزون دنیای رایانه امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به متخصصان رایانه احساس میشود. متاسفانه این رشته در ایران بازار کار خوبی ندارد طبق آمارها 63?27 درصد از فارغالتحصیلان در سال 90 مشغول به کار در سایر مشاغل هستند. اما برای مهندسان سختافزار هم امکان کار در شرکتهای تولیدکننده قطعات و دستگاهها و مراکز صنعتی – تولیدی بسیار فراهم است و از نظر سطح درآمدی هم با توجه به دانش و پشتکار شخصی در حد متوسط قرار دارند. به طور کلی این رشته در ایران با استقبال چندانی رو به رو نیست؛ این نیز حاکی از نبود برخی از زیرساختها در ایران هست.
تکنولوژیها و روشهای عملی
مهندسان نرمافزار طرفدار تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متفاوت و مختلفی هستند، که با هم ناسازگار هستند. این بحث در سالهای دهه 60 میلادی شروع شد و ممکن است برای همیشه ادامه پیدا کند. مهندسان نرمافزار از تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده میکنند. کسانی که کار عملی میکنند از تکنولوژیهای متنوعی استفاده میکنند: کامپایلرها، منابع کد، پردازشگرهای متن. کسانی که کار عملی میکنند از روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده میکنند تا تلاشهایشان را اجرا و هماهنگ کنند: برنامهنویسی در دستههای دونفری، بازبینی کد، و جلسات روزانه. هدف هر مهندس نرمافزار بایستی رسیدن به ایدههای جدید خارج از الگوهای طراحی شده قبلی باشد، که باید شفاف بوده و بهخوبی مستند شده باشد.
با وجود رشد فزاینده اقتصادی و قابلیت تولید فزایندهای که توسط نرمافزار ایجاد شده، هنوز هم بحث و جدلهای ماندگار درباره کیفیت نرمافزار ادامه دارند.
ماهیت مهندسی نرمافزار
دیوید پارناس گفتهاست که مهندسی نرمافزار یک شکل از مهندسی است. استیو مککانل گفتهاست که هنوز اینطور نیست، ولی مهندسی نرمافزار باید یک شکل از مهندسی شود. دونالد کنوت گفتهاست که برنامهنویسی یک هنر است.
دیوان فعالیتهای آماری آمریکا مهندسان نرمافزار را به عنوان زیرگروهی از «متخصصان رایانه»، با فرصتهای شغلیای مانند «دانشمند رایانه»، «برنامه نویس» و «مدیر شبکه» دستهبندی کردهاست. BLS تمام مهندسان دیگر این شاخه علمی، که شامل مهندسان سختافزار رایانه نیز هست، را بهعنوان «مهندسان» دستهبندی میکند.
جستارهای وابسته
.: Weblog Themes By Pichak :.
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 8841